![]() |
چهار شنبه 12 ارديبهشت 1392 |
مثل موتم کمی شرابی رنگ، مثل تقدیر مست چشمانت
بگذارم تمام هستی با طعم این عشق زیر دندانت
درک کن که عاشقت هستم مثل قبلا بمان و بعدش هم
میل کن تمام این من را در کنار کتاب رمانت
دوستت دارم و همین کافیست گریه باید امان به من ندهد
تو به جای نگاه من باشی من به جای نگاه پنهانت
عکس تو دست من کمی گریه یک نگاه و غذا و بی میلی
حس یک خواب راحتی با تو تا نباشد دوباره مامانت
طرح اسطوره ای شدی با من آشنا می شوی کمی با من
مثل رویا الهه ی من باش طرحی از افتخار یونانت
می پرم خواب راحتی بودی پیش پای دو چای عصرانه
مانده از خواب تو برای من گوشه ی سرخ شرم فنجانت
نظرات شما عزیزان:
![]() نویسنده : سعید محمدی( فارغونی)
![]() |